
روبروی بابالجواد حرم رضوی، صدقدم جلوتر که بروی کوچهای انتظارت را میکشد که یادآور خاطرات نابی است. خاطراتی از عالمی وارسته و مجتهدی پرهیزگار که همنام فرزند حضرت علی بن موسی الرضا(ع)، جوادالائمه(ع) است. عالمی از سلاله مطهر زهرای مرضیه(س) که نام و آوازه فرزند بزرگوارش مرزهای جهان را درنوردیده. او که محبوبیت و تدبیرش مرز نمیشناسد و مغناطیس وجودیاش عالمی را مجذوب خود ساخته است. این عالم ربانی کسی نیست جز آیتالله حاج سیدجواد حسینیخامنهای، پدر فقید رهبر معظم انقلاب.
آیتالله حاج سیدجواد حسینیخامنهای، فرزند سیدحسین در سال ۱۲۷۴ شمسی(۱۳۱۳ ق) در نجف اشرف در خانوادهای روحانی، چشم به جهان گشود. در کودکی به همراه خانواده به تبریز بازگشت و تحت تربیت پدر فقیه و عالم خود سیدحسین حسینیخامنهای رشد و نمو یافت. آیتالله سیدجواد خامنهای پس از سالها زندگی در زادگاه و سپری کردن دوران تحصیل در تبریز، مشهد و نجف و کسب مقام اجتهاد به مشهد مقدس مشایعت کرد و در جوار بارگاه رضوی اقامت گزید. ایشان در مشهدالرضا به تدریس، تعلیم و تربیت طلاب و ارشاد مردم اشتغال داشت و چندین سال متمادی، امامت جماعت مسجد صدیقیها یا مسجد آذربایجانیها(ترکها) را برعهده داشت. آیتالله سیدجواد خامنهای در کمال زهد و پرهیزگاری زیست و پس از عمری طولانی و پربار سرانجام در ۹۳ سالگی در ۱۵ تیر ۱۳۶۵ دعوت حق را لبیک گفت و در توحیدخانه(رواق پشت سر مرقد مطهر امام رضا(ع)) آرام گرفت. امام خمینی(ره) در پیام تسلیتی به مناسبت رحلت ایشان، از ایشان به عنوان عالمی متعهد و باتقوا یاد کردند.
روایت پدر از زبان پسر
رهبر بزرگوار انقلاب، در بیان یکی از خاطراتشان از خانواده خود چنین میگویند: «پدرم روحانى معروفى بود، امّا خيلى پارسا و گوشهگير. زندگى ما به سختى مىگذشت. من يادم هست شبهايى اتفاق مىافتاد که در منزل ما شام نبود! مادرم با زحمت براى ما شام تهيّه مىکرد و … آن شام هم نان و کشمش بود.»
رهبر انقلاب منزل خانوادگی خود را اینگونه توصیف میکنند: «منزل پدرى من که در آن متولد شدهام تا چهارـ پنج سالگى من، يک خانه ۶۰، ۷۰ مترى در محّله فقيرنشين مشهد بود که فقط يک اتاق داشت و يک زيرزمين تاريک و خفهاى! هنگامى که براى پدرم ميهمان مىآمد(و معمولاً پدر بنابر اينکه روحانى و محل مراجعه مردم بود، ميهمان داشت) همه ما بايد به زيرزمين مىرفتيم، تا مهمان برود. بعد عدّهاى که به پدر ارادتى داشتند، زمين کوچکى را کنار اين منزل خريده به آن اضافه کردند و ما داراى سه اتاق شديم».
زمانی که رهبر معظم انقلاب در سال ۱۳۴۳ در قم مشغول تحصیل بودند، از مكاتباتى كه با پدر داشتند، متوجّه میشوند، يك چشم پدر به علت «آب مرواريد» نابينا شده است؛ لذا پس از آگاهی از این خبر، تحصیل در قم را رها کرده و برای مراقبت از پدر به مشهد باز میگردند. در خاطرات رهبری نقل شده است: «به مشهد رفتم و خداى متعال توفيقات زيادى به ما داد. به هر حال به دنبال كار و وظيفه خود رفتم. اگر بنده در زندگى توفيقى داشتم، اعتقادم اين است كه ناشى از همان بّرى «نيكى» است كه به پدر، بلكه به پدر و مادر انجام دادهام».